Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-05-08@09:38:14 GMT

مقتول تعرض کرد، او را کشتم

تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۵۸۱۱۸

مقتول تعرض کرد، او را کشتم

آفتاب‌‌نیوز :

مرد جوانی که برای یک دیدار عاشقانه به تهران آمده بود، مرتکب قتل شد و در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت.

متهم که مردی جوان است مدعی است مقتول قصد داشت او را مورد آزار و اذیت قرار دهد و مجبور به مقاومت و درگیری با او شد.

یک سال قبل پسری با ماموران پلیس تهران تماس گرفت و مدعی شد جوان موتورسواری بیهوش روی زمین افتاده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ماموران پلیس در پی این تماس بلافاصله به آدرسی که پسر جوان اعلام کرده بود رفتند و به بررسی پرداختند.

در بررسی‌ها مشخص شد مرد ۴۰ساله‌ای که کارت شناسایی همراهش نشان می‌داد شهرام نام دارد از روی موتور به زمین افتاده و جان سپرده است. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و محسن که با پلیس تماس گرفته بود تحت بازجویی قرار گرفت.

او به درگیری با مرد موتورسوار اعتراف کرد و گفت: در خیابان در حال صحبت با گوشی موبایلم بودم که شهرام و یک مرد جوان که ترک موتورش نشسته بود به سمتم حمله‌ور شدند. آنها خفت‌گیر بودند و مرا به دام انداختند. با تهدید چاقو می‌خواستند تلفن همراهم را بگیرند که مقاومت کردم و با هم درگیر شدیم‌. مرد ترک‌سوار با تهدید چاقو تلفنم را گرفت و سوار موتور شد. آنها قصد فرار داشتند که من پیراهن شهرام را گرفتم تا مانع فرارشان شوم؛ اما شهرام همان لحظه از روی موتور به زمین افتاد و بیهوش شد و همدستش بلافاصله گریخت. من که ترسیده بودم با فریاد زدن از مردم کمک خواستم و با اورژانس و پلیس تماس گرفتم.

به دنبال اظهارات محسن، او با دستور قضایی بازداشت شد. وقتی کارشناسان پزشکی قانونی علت مرگ را ضربه به سر و فشار بر عناصر حیاتی گردن اعلام کردند تحقیقات وارد فاز تازه‌ای شد و محسن اظهارات جدیدی مطرح کرد.

مقتول قصد تعرض داشت

محسن گفت: من قبلاً از ترس آبرویم حقیقت را نگفته بودم؛ اما حالا می‌خواهم واقعیت را بگویم. آن روز در حال قدم زدن در خیابان بودم که دو نفر با موتور به سراغم آمدند و یکی از آنها با تهدید چاقو مرا به گوشه‌ای خلوت کشاند و آزارم داد. وقتی می‌خواستند سوار موتور شوند گلوی شهرام را با دستانم گرفتم و فشار دادم. من می‌خواستم او را به پلیس بسپارم اما یکباره بیهوش شد. من هم از ترسم با پلیس تماس گرفتم.

او ادامه داد: باور کنید من قصد نداشتم مرد متعرض را بکشم، فقط می‌خواستم او را زمین‌گیر کنم تا پلیس سر برسد؛ اما او ناخواسته جان سپرد.

به دنبال اعترافات پسرجوان، برای او کیفرخواست صادر و پرونده‌اش برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

سفر برای یک قرار عاشقانه

در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند. وقتی متهم در جایگاه ویژه ایستاد گفت: من چند روز قبل از آن ماجرا برای دیدن دختر مورد علاقه‌ام از استان فارس به تهران آمده بودم. آن روز در حال قدم زدن در خیابان بودم که دو نفر که سوار بر موتور بودند کنارم آمدند. یکی از آنها شهرام بود که با تهدید چاقو مرا به گوشه‌ای کشاند و آزارم داد. وقتی می‌خواست سوار موتور شود و فرار کند با دست‌هایم گلویش را فشار دادم تا بیهوش شد؛ اما قصدم کشتن او نبود.

در این هنگام قاضی پرسید: چرا در اظهارات اولیه گفته بودی آنها قصد سرقت تلفن همراهت را داشتند؟

متهم پاسخ داد: می‌ترسیدم آبرویم برود. از ترس آبرویم دروغ گفتم.

سپس قاضی از متهم خواست تا صحنه قتل را بازسازی کند. متهم نیز صحنه قتل را بازسازی کرد و گفت: من دست‌هایم را دور گردن شهرام حلقه کردم و حدود یک دقیقه فشار دادم تا بیهوش شد.

قاضی گفت: قبلاً گفته بودی قربانی چاقو همراه داشته. چرا از چاقو برای دفاع از خودش استفاده نکرد؟

متهم جواب داد: او چاقو را در جیبش گذاشت و می‌خواست سوار موتور شود که به او حمله کردم. او اصلاً فکرش را نمی‌کرد که من گردنش را بگیرم.

قاضی پرسید: او با چاقو تو را مجروح نکرد؟

متهم در پاسخ گفت: نه چاقو را روی گردنم گرفته بود تا تسلیم خواسته‌اش شوم.

سپس قاضی به اظهارات قبلی متهم مبنی بر اینکه با داعش در ارتباط بوده اشاره کرد و خواست تا متهم در این باره توضیح دهد. متهم گفت: از زندگی خسته شده بودم و می‌خواستم زودتر اعدامم کنند. به همین خاطر چنین دروغی را گفتم.

در ادامه قاضی پرسید: چند سابقه کیفری در پرونده‌ات داری؟

متهم گفت: یک بار به اتهام قتل پدرخوانده‌ام بازداشت شدم که مشخص شد بی‌گناهم و تبرئه شدم. سپس در پرونده‌ای دیگر به اتهام ضرب و شتم نامادری‌ام بازداشت شدم و یک پرونده نزاع و رابطه نامشروع هم داشتم که از همگی تبرئه شدم.

سپس وکیل متهم به دفاع پرداخت و گفت: برای اثبات ادعای موکلم تقاضا دارم برای معاینات لازم به پزشکی قانونی معرفی شود.

در پایان جلسه قضات ادامه نشست را به بعد موکول و متهم را به پزشکی قانونی معرفی کردند تا با تکمیل تحقیقات او بار دیگر در دادگاه محاکمه شود.

منبع: اعتمادآنلاین

منبع: آفتاب

کلیدواژه: دادگاه کیفری قتل ناموسی تعرض جنسی تعرض جنسی تهدید چاقو پزشکی قانونی سوار موتور بیهوش شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۵۸۱۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مرگ؛ ایستگاه پایانی دو قاتل | اتفاق شیرین برای یک محکوم به قصاص که تا یک قدمی چوبه دار قرار گرفت اما ...

همشهری آنلاین؛ حوادث: نخستین قاتلی که پیش از طلوع خورشید روز چهارشنبه دوازدهم اردیبهشت در زندان قزل حصار پای چوبه دار رفت، مردی معتاد بود که اردیبهشت سال۱۴۰۱ دست به جنایت زده بود. وی با ادعای اینکه پسرعمویش با سحر و جادو زندگیش را نابود کرده، نقشه قتل او و اعضای خانواده‌اش را کشید. او گرچه توانست پسرعمویش را به قتل برساند اما دختر و همسر مقتول با زیرکی از خانه گریختند و باعث دستگیری قاتل شدند.

ماجرا از این قرار بود که روز حادثه زنی با پلیس تماس گرفت و گفت پسرعموی همسرش وارد خانه شان شده و جان همسرش را گرفته است. وی گفت: قاتل حوالی ظهر از شهرستان به خانه ما آمد. او معتاد به مواد مخدر است و وقتی وارد خانه ما شد شروع کرد به بحث کردن با همسرم. او رفتار عجیبی داشت و مدام به شوهرم می گفت چرا او را طلسم کرده است. بعد از داخل کیفش چاقویی بیرون کشید و بی‌محابا چند ضربه به شوهرم زد.

وی ادامه داد: او سپس قصد داشت به من و دخترم حمله کرد که ما وحشتزده فرار کردیم و از خانه خارج شدیم و در را به روی قاتل قفل کردیم. بعد با داد و فریاد از همسایه‌ها کمک خواستیم تا اینکه یکی از آنها با پلیس تماس گرفت و کمی بعد نیز قاتل دستگیر شد.

متهم به قتل در بازجویی ها ادعای عجیبی را مطرح کرد و گفت: پسرعمویم زندگیم را به تباهی کشانده بود.

ده سالی می شد که مرا سحر و جادو کرده بود و من تصمیم گرفتم با کشتن او و خانواده اش این جادو و طلسم ۱۰ ساله را باطل کنم اما فقط موفق شدم پسرعمویم را بکشم، همسر و دخترش از دستم قسر رفتن. وی ادامه داد: ده سال قبل در اطراف خانه ام یک نوشته عجیب پیدا کردم. نوشته را از داخل جوی آب پیدا کردم و به سراغ یک آینه بین در شهرستان دیگری رفتم. او برگه را دید گفت پسرعمویت تو را جادو و طلسم کرده است. از همان زمان زندگی من تحت تاثیر جادوی او قرار گرفته و دست به هرکاری می زد با شکست مواجه می شدم.

این مرد پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد و پس از قطعی شدن رای، شمارش معکوس برای قصاص وی آغاز شد تا اینکه سحرگاه چهارشنبه گذشته به ایستگاه پایانی زندگیش رسید و به دار مجازات آویخته شد.

درگیری مرگبار در پارک

دومین قاتلی که نتوانست طلوع خورشید روز چهارشنبه را ببیند، فردی بود که پنجم شهریور سال ۹۵ به خطر چشم تو چشم شدن و شکستن قلیان مرتکب قتل شده بود.

کارآگاهان در تحقیقات میدانی ‌اطلاع پیدا کردند که مقتول پیش از قتل، با جوانی به نام سعید درگیری داشته که پس از پایان دعوای اول، دایی سعید برای حمایت ‌از خواهرزاده اش وارد دعوا شده است. آنطور که مشخص بود او در هواخواهی از خواهرزاده اش دست به جنایت زده و فراری ‌شده بود. شاهدان می گفتند شب حادثه سعید (خواهرزاده متهم) در پارکی در جنوب پایتخت به همراه دوستانش مشغول کشیدن قلیان ‌بود که درآنجا به دلیل شکستن شیشه قلیان و چشم تو چشم شدن با مقتول درگیر شد. در چنین شرایطی ماموران راهی محل زندگی ‌او شدند اما متهم به قتل فراری شده بود. ماموران با دستور قاضی پدر وبرادر متهم اصلی پرونده را به اتهام تلاش در فراری دادن قاتل ‌دستگیر کردند. همین کافی بود تا ماموران با انجام اقدامات پلیسی و اطلاعاتی مخفیگاه وی را درگاراژی متروکه در جنوب تهران ‌شناسایی و ۱۱ مهرماه سال ۹۵ دستگیرش کردند.

فرصت زندگی

سومین قاتلی که سحرگاه چهارشنبه پای چوبه دار رفت، دهم مهر ماه سال ۹۹ مرتکب جنایت شده بود. وی اگرچه مانند دو قاتل دیگر پای چوبه دار رفت اما با گریه و التماس از اولیای دم خواست تا به او مهلت زندگی بدهند. التماس های او نتیجه داد و در واپسین لحظات، اولیای دم دلشان به رحم آمد و حکم را اجرا نکردند. اختلاف قاتل و مقتول بر سر معامله موتور بود.

وقتی فروشنده قدم در خانه خریدار گذاشت معامله آنها به قتل یکی از آنها و زخمی شدن دیگری ختم شد.

متهم به قتل پس از بهبودی به قتل اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل تصمیم گرفتم یک موتورسیکلت بخرم که یکی از دوستانم مقتول را به من معرفی کرد. بعد از آن وقتی بر سر قیمت توافق کردیم و من مبلغ ۲۷ هزارتومان به عنوان بیعانه به او دادم. قرار شد مابقی پول را ظرف چند روز آینده جور کنم و به او بپردازم تا سند موتور را به نامم بزند و تحویلم بدهد. وی ادامه داد: قرارمان روز حادثه بود که فروشنده موتور به خانه ام آمد. متهم ادامه داد: من برای پذیرایی از او به آشپرخانه رفتم تا برایش چای بیاورم. او اما ناگهان از پشت سر به من حمله کرد. آنطور که متوجه شدم قصدش این بود که مرا به قتل برساند تا دست به سرقت اموال خانه ام بزند. او با چاقو ضرباتی به من زد که وقتی دیدم قصد کشتن مرا دارد، چاقویی از آشپرخانه برداشتم و چندین ضربه به او زدم.

متهم به قتل پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد و قضات دیوان عالی کشور مهر تایید بر این حکم زدند اما توانست از مجازات مرگ فرار کند و از اولیای دم مهلت یک ماهه بگیرد.

کد خبر 849443 برچسب‌ها دادگاه سارق - سرقت زندان اعدام قتل - قاتل

دیگر خبرها

  • تتلو: اشتباه کردم، هیچ دفاعی ندارم/به دنبال معرفی جایگزین گیاهی برای مواد مخدر بودم!
  • برای نجات خودم شوهرم را کشتم
  • فرار زن جوان از دست مرد شیطان‌صفت | مرا به بیابان‌های اطراف شهر کشاند و...
  • شوهرم را کشتم که خودم را نجات دهم | ضربه مرگبار کارد به قلب مرد جوان
  • متهم به قتل: برای نجات خودم شوهـرم را کشتم
  • مرگ؛ ایستگاه پایانی دو قاتل | اتفاق شیرین برای یک محکوم به قصاص که تا یک قدمی چوبه دار قرار گرفت اما ...
  • این زن شوهرش را با چاقو کشت
  • وقوع سه همسرکُشی در مشهد
  • وقوع ۳ همسرکُشی در شبانه روز گذشته در مشهد
  • شب هولناک در مشهد / جزئیات ۳ همسرکُشی